آدم بود؛
۱ آدم غافل شد؛
بعدتر،
غافل شد، آدمش را نمی دانم؛
لاقید شد؛
آدم نیست. ~باهوش است؛ فلسفه هم می خواند!
۱ بز باهوش کتاب خوان.

هیچ نظری موجود نیست: