درباره ی افزایش ظرفیت دانشگاه ها، دیگر باید نگران جنگل های شمال کشور باشیم؛




راه حل من مزارع چوب است.

۱ دیدگاه هست درباره ی برخی مهارت ها که می گوید
آن قدر قوانین و ترفند ها را بیاموز و تمرین کن
تا در ناخودآگاه ت (ارتباطات در شبکه ی عصبی) شکل بگیرد و آنگاه،
آن قوانین و ترفند ها فراموش کن.
"در صورتى که جنگى به راه بیافتد، ما باز پیروز خواهیم شد"

و این طور که به نظر می آید تنها در این صورت باقی خواهیم ماند.
مشکل درست از جایی آغاز می شود که توجیه،
که زاویه می گیرد عمل ت از علم ت.
کار منسجم و تشکیلاتی سالم را یاد بگیریم.
چیزی که بسیار است

عاقل
و
مومن

نما
.
از احمفانه ترین کارها این است که (مثلا) اصول ات را نقد کنی.
با سرسخت ترین و جامعه ستیزترین و... هم که حرف می زنی، در می یابی که او هم (دست کم در ناخود آگاهش) اسیر باورهای جامعه اش شده.
داشت درباره ی آموزش تفکر یه جامعه می گفت،
درباره ی لزوم آموزش و تمرین ریاضی برای همه می گویم،
ریاضی برای همه.
سر کلاسای علوم پایه باید ۱ من و چند تا(<۱۰) دیوونه دیگه باشن،
مهندسی، کسایی که بتونن مفهوم تابع و مجموعه رو بفمن، انتگرال و مشتق بگیرن.
پزشکی، کسانی که التزام عملی به انشاهایی که در مدرسه می نوشتند، داشته باشند؛ و لطفا گوسفند نباشند.
انسانی، هر کی می خواد بره حوزه بخونه! جاشون تو دانشگاه نیست.


استدلال شان این است که نمی خواهیم آلوده ( ی قدرت(مسئولیت)) شویم، یا مثلا ما که لیاقت نداریم...



بعد شما بیجا می کنی به سکولارها و حجتیه ها و صوفیا و اینا فحش می دی.


همه شان می خواهند درس بخوانند تا در آینده فرد مفیدی برای کشورشان باشند.


پ.ن.
حالم از زنگ انشا به هم می خورد.
موضوع انشا، کتاب و کتاب خوانی.
پروردگارا شر ما را از سر جهان و جهانیان کوتاه فرما. آمین.
اگر می دانستید اندوه و گرفتاری را او چه راحت می فراموشاند...
چه اندک اند کسانی که می دانند این در۱جای کناری چراست.
امیدوارم این خصلت خامی جوانانه در شما بیدار بماند/شود که:
وقتی اطمینان داری چیزی نادرسته، درستش کنی.
در امور اداری - کاغذ بازی،
به جای آنکه مثل بچه + ها از مراتب پایین به بالا بروی
مثل بچه پر رو ها، از همون اول سراغ مدیر کل رو بگیر!

به این ترتیب، در بیشتر از ۶۰٪ موارد دست کم ۵۰٪ در زمان و هزینه صرفه جویی خواهد شد،
و در ۴۰٪ باقی، ۱۰٪ در زمان ضرر خواهی کرد.


پ.ن: تجربه ی شخصی.
ما هم دلمون خوش ه ها.
این کسر برای دکتر دارد به صورت نمایی بزرگ می شود:

(هزینه ی استیضاح) / (هزینه ی نگهداری)


خوبی مسدود بودن اینجا این است که ملاحضات کمتری داریم.
برای انتصابات حکومتی به جای پرسیدن سوال های ۱۰۰ تا ۱ غاز،
بهتر بود ۱ تست هوش می گرفتند؛

آبروی ما را برده اند با این حماقت هاشان.
از دشمن نترسید! از خودتان بترسید.
این مملکت لیاقت نخطه هایی چون ما را ندارد؛
سایر ممالک نیز؛
خودمان هم.
شورای عالی انفعال فرهنگی
آب خنک رسید.
متوجه تغییر رویکردم شده اید؟
ما که از گزارش آن جناب جز واج آرایی "بصیرت" چیزی نفهمیدیم.


پ.ن:
۱ - می دانم "بصیرت" واج نیست.
۲ - بدانید که این آخرین اعتراف ما بود.

اختلافات اعتقادی نداریم،
اختلالات روانی دارند.
راهنمای تحول در علوم انسانی:

درس اول:

بعد از نیت...

قبل از هر کار دیگری،
به مدت چند وقت، هر روز چندین بار، قبل و بعد و حین غذا خوردن، این جملات را تکرار کنید:
"گنده تون چی گفته؟ ستاره"
و به جای ستاره ۱ فحش آب کشیده و آب دار نثار گنده شون کنید.



در پایان این درس انتظار می رود که شما مثل بز، حرف های یک بت غربی را قبول نکنید.
نمی دانم نمی فهمند چه می گوید، یا که چه...