چی میگید در مورد کسی که حتی اصالت لذت هم باور نداره.
که ...
من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
هوا که خنک تر می شود برخی جانداران از ل(خ)انه های خود بیرون می خزند.

هوا قابل تحمل تراست
مردم دیدنی تر
نمی گویم افسرده تر
شاید اندکی اندیشناک تر
۱تا مخاطب ندارد.
۱تا ۱ چاه است.

پ.ن:
این صرفا یک راه حل نبود.
صرفا یک یادآوری هم نبود.
سر آن ندارد امشب که بر آید آفتابی؟
آدم غلط می کند دل اش بخواهد.
یا شاید هم
دل آدم غلط می کند که بخواهد.

آدم است دیگر، گاهی دل اش می خواهد بپرسند این که نوشتی یعنی چه - همانی که آن آدم ی که "است دیگر" فکر می کند ارزش گرفتن جایزه ی نوبل ادبی را داشت اگر ش.ع. صلح اش را نمی گرفت! - افسوس که این جا آرمان شهر نیست؛ حتی 1 نصفه اش.

و این یعنی یکتا (هم) آدم شده است
و نیز یکتا را آفت زده است
و خودش را هم که لو داده است
نقطه
آدم ها 2 دسته اند*:

آدم هایی که چرند نگفتن برایشان سخت است.

آدم هایی که چرند گفتن برایشان سخت است.


*: چند وقتی بود که یکتا در این ژانر ننوشته بود.
خواستیم ببینیم دیگران چه می نویسند...
رفتیم و کمی گشتیم و اعصابمان خرد شد و دیگر...
باید تمامش کرد
که
از دایره ی ادب نباید بیرون رفت.
گویندم ساز مخالف می زنی.

چه گویم چو راست گویندم.
در حال خواندن یاسین در گوش چند خر هستیم.


بسیار دشوارتر است از آنچه می نمایاند.
"آرمان شهر"

می دانم
و می داند که می دانم
و می دانم که می داند که می دانم
...

کلا شهری است پر ظریفان و از هر طرف...
خداوند مهربان است.
گمان می کنم او کسانی را که برای اثبات وجودش تلاش می کنند دوست دارد.
سلیقه است دیگر!
و
فکر کنم سلیقه ی من در اشتراک متمم سلایق همه ی نوع بشر قرار گرفته است.
آ و ب سرگرم سخن گفتن اند
و
آ، ب و من می دانیم موضوع چیز دیگری است.
وقتی اسلام را مسلمانان معرفی نکنند نتیجه اش می شود این که صهیونیست ها اسلام را معرفی می کنند؛
نتیجه اش می شود فجایع 11-9 امسال.

اگر من مرجع تقلید بودم 1 چنین فتوایی می دادم:
"الیوم شناساندن اسلام به جهان در حکم جهاد فی سبیل الله بوده و بر هر مسلمان که توانایی آن را داشته باشد واجب است."

حالا که نیستم گزاره ی قبل را به عنوان یک تئوریسین برجسته* پیشنهاد می کنم.


پ.ن: مثلا شما که n ساعت در روز تو اینترنتی n/100 ش رو بذار واسه این کار.
من شخصا بهشت رو واس ات تضمین می کنم.

پ.ن2: این تظاهرات و اقدامات احساسی خوب است ولی چندان موثر نیست باید چشم ها را باز کرد.

*: شوخی هم نداریم...
اعصاب هم...
حوصله هم...
برو رد کارت دیگه.
جای شگفتی نداره اگر ببینی عقل حدود 200 نفر از عقل حدود 20 نفر کمتره.

حتی شگفت زده نشو اگه فهمیدی عقل این حدود 200 نفر از عقل شمار خیلی کمتری از آدمای دیگه که اصولا باید بیشتر باشه، هم کمتره!

منهای شمار کمی از این حدود 200 نفر البته دیگه!
هر زبان، فلسفه و فرهنگی نیز در خود نهان دارد.
برخی واژه ها بار فلسفی دارند و برخی بار فرهنگی.
بسیار مخور و رد مکن فاش مساز
اندک خور و گه گاه خور و پنهان خور

پ.ن: اندرزی از 1 این کاره.
سخن روز:

اندیشه، اندیشه می آورد؛
هنر، هنر

و
خمیازه، خمیازه.
آنالیز و هندسه فهمیدنی و تا حدودی دیدنی اند.
ترکیبیات حل کردنی است، زیرا تقریبا هر ذی شعوری می فهمدش.
عددی و آمار و ...، کلا کاربردی ات - در مقابل ریاضیات - به کار بردنی اند.
اما جبر:
جبر تنها جبریدنی است؛
جبریدن مانند فلسفیدن است ولی از آن بدتر؛
سخت به جواب می رسد گرچه از آن بیشتر؛
نمی رسند ولی وقتی که رسیدند چه شود...

برای آموختن ریاضیات باید فهمید و دید و حل کرد و جبرید؛ باید ریاضت کشید.
من، دیروز، اینجا: "من هیچ وقت هندسه یاد نمی گیرم."


پ.ن: نوشتم اش تا نکند همه ی هذیان هایم درست از آب درآیند.
تعریف:

فیزیک دان نظری:
ریاضی کار ی که همیشه اشتباه می کند.
بعضی تز ها سفارشی / مهندسی شده اند:
مثلا:
گزاره های شبه فلسفی صرفا برای کم کردن روی یک بنده ی خدا.
پروردگارا!
آخر عاقبت همه ی ما ریاضیون را ختم به خیر گردان:

1 تَن
2 تَن
3 تَن
.
.
.
تَن ها
یی
.
زندگی مانند 1 بازی مار و پله است:
جایی که فکر می کنی زرنگی کردی 1 مار گنده جلوت سبز می شه
و
جایی که احساس می شه که ای وای من چقد بدبختم 1 نردبون

و این که
انصاف طراح بازی را... شُکر.
علیکم السلام.
چند تفسیر پیرامون قبلی:
- ای دوست، بی خیال! ما نا مهربونتم می خوایم.
- ای مثلا دوست! الکی زور نزن؛ خودتم سبک نکن.
یا به قول شما:
- جایگزینت اومده تلاش بیهوده نکن.
بیهوده می کوشی بمانی مهربان ای دوست...