" اگه می خوای عدالت رو ببینی، ببین من چطور با اون 4* تا رفتار می کنم."

*: !
دنیای تو به اندازه ی فهم توست، بیشتر بفهم!
بهم گفته بود "هر چی که نفهمیدی چرت و پرت ه".

دامن خود از غبار رفته و پیرایه کن.

تا اطلاع ثانوی از تحویل گرفتن خود معذوریم.
با تشکر
برخی نوشته ها تاریخ انقضا دارند، برای نوشته شدن.
هاشمی در سمپوزیوم ایران 1404، "با دادن چند شاهی به این وآن عدالت تحقق نمیابد".

پ.ن1: تمام اختلاف ما با آقایان در این است که می گوییم دوران شاه و شاهی سر آمده.

پ.ن2: مرقوم فرمایید عدالت با دادن چه ارزی و چه مقدار به کدام ها محقق می شود، محل اعتبار را مشخص فرمایید.


می دونی؟ تقریبا تمومه... فقط 1 مسئله ی کوچیک...
سه شنبه تست سلامت روان دارم.

دیوانه را انسانی می دانست که ساحت عقل را نیالوده.

برخی دیوانه اند چون دلیلی بر عاقلی در دست ندارند.

واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر می کنند

چون به خلوت می رسند آن کار دیگر می کنند

شاید یه روزی اینو بنویسم: "اگه قرار باشه روزی سوء تفاوت پیش بیاد خُب میاد دیگه".


بعضی وقتا نمیاد، بعضی وقتا نمیره!



ست


4 روز در هفته بوی تند قهوه.



فقط کافیه از همون راهی که اومدی برگردی.
می دونی؟! برای اینجا (این وبلاگ) یه قفلی هست که تا من نخوام نمی تونی ازش استفاده(در وسیعترین معنای ممکن) کنی... شاید هم فراتر از این.
در دایره ی قسمت اوضاع چنین باشد.


نوشته بود:
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

نصیحت خورمون ملسه دیگه


تعجب کرد چه جوری تونستم از اون فاصله آگهی را بخونم.
بهش گفتم: "تا حالا آگهی ترحیم ندیدی؟!"


هر از چند گاهی بر می گشت و پشت سرش را نگاه می کرد.
هر از چند گاهی بر گرد و پشت سرت را نگاه کن.


5
سال از زندگیت رو
rar
میکنی و در پوشه های تو در تو گم؛ که چی؟


تا بوده چنین بوده تا هست چنین بادا!


شیخ ما گفت: غم نخور غصه نخور ، جاش بادوم و پسته بخور.

یادش گرامی و راهش پر ره رو باد.
این هم بنویسم دیگه برم:
به گونه ای بسیار ریاکارانه با ادبم.


مسئله عوض شد:

< یا > از 14
مسئله ای نیست.


یه الاغ (که بنا به تعریف احمق هم هست(احتمالا)) منو گذاشته سر کار.


اگر مردم می دانستند با چه رنجی به روزت میکنم هر آیینه برای خواندنت سر و پا می شکستند، یکتا.